فرشته مهربون من ومحمود : آناهیدفرشته مهربون من ومحمود : آناهید، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

آناهید مهربون

دوستان لطفا نظر بدین..ممنونم

دوستای نی نی وبلاگی این لباسی هست   که قراره واسش بپوشم..هم توش راحته..   هم دوستش داره!     نظرتون چیه در باره انتخاب کیک تولدش   ورنگ بادکنکای جشن تولدش؟     ممنون از نظراتتون    ...
21 مرداد 1393

دو سالگیت مبارک

  امید زندگی مامان وبابا   مایه آرامش مون   یگانه دختر دلبندم   تولد زیبایت مبارک !   آناهید مهربون ما دو سال پیش دقیقا همین ساعت و دقیقه قدمشو رو چشمای من وباباش گذاشت وشد همه زندگیمون..   سلامتی وخوشبختی تو نهایت آرزوی مامان وباباست دختر نازم..     ...
17 مرداد 1393

اولین شمال سه نفره

تعطیلات عید فطر ما بطور کاملا اتفاقی  به سفر شمال ختم شد! که البته بعدشم تصمیم گرفتیم اردبیل وسرعین رو هم ببینیم.با اینکه خیلی یهویی تصمیم به این مسافرت گرفتیم اما خیلی بهمون خوش گذشت.جای همه دوستداران شمال خالی! آناهید خانم هم ماشالا از شیطونی کردن کم نمیذاشت ! اینکه توی اون جاده های پیچ در پیچ بره روی پای باباییش بشینه ورانندگی کنه یا اینکه به تنهایی رو صندلی جلو بایسته!یا اینکه جعبه خلال دندون رو کف ماشین بریزه وبازی کنه..یکی دیگه اینکه تمام کاغذ چای نپتونا رو پاره کنه بعدش چای رو پرت کنه اینور اونور ! وکلی شیطونیای کچل کننده دیگه  البته کلی اتفاقای دیگه که فکر میکردم تو این آب وهوا برای اناهید پیش بیاد خدارو ش...
13 مرداد 1393

اولین بازدید اناهید از دو اثر باستانی محشر

تپه ومعبد باستانی خورهه محلات مربوط به سه دوره از تاریخ 1.دوباره  پیش از نگارش(ماقبل تاریخ) 2.دوره اشکانی(که قسمت اعظم ساخت معماری بنا واشیا پیدا شده روتشکیل میده) 3.گورستان اسلامی روی تپه    و جای دیگه ای رو  که دیروز رفتیم دیدیم  سنگ نگاره های تیمره واقع در نزدیکی روستای غرقاب .7 کیلومتری گلپایگان.از سمت خمین  بود که واقعا حیرت آور بود! با قدمتی بین 30 تا چهل هزار سال پیش!!    اگه براتون این پست جالبه  در ادامه مطلب دنبالش کنید ! ادامه مطلب تکمیل شد!     این اثرهم مربوط به 300تا700سال ...
4 مرداد 1393

بدون عنوان

آناهید با مایو وموهایی که توسط مامان سحرش کوتاه شده! خودم که از کار خودم راضیم نظر شما چیه؟   فدای اون فیگورای منحصربفرد دخترررررررررررررم   ...
20 تير 1393

یک سال ویازده ماه از حضور شیرینت گذشت..

دخترک ماه من  23 ماهه شد.. آناهید تقریبا کامل حرف میزنه ومنظورش وخواسته هاشو به ما میفهونه! اولین جمله شو وقتی نوزده ماهه بود گفت"بابا نیست!" الان دیگه واسم تعریف میکنه وبلبل زبونی شده که بیا وببین! جمله های طولانی میگه...مامان دی یوز(دیروز)یفتم(رفتم )تاب تاب تاب...هب!(خب)! لپ منو میگیره ومثلا باهام شوخی میکنه و میگه: خوشله! میره تو راه پله و پدربزرگشو صدامیکنه: پد دوم(پدرجون) بیا آنادید(آناهید) ببر پایین ! خودشو انادید خطاب میکنه..مامان لیوان انادید بریز..لباس آنادید بپوش.. فامیلی خودش ..باباییش و منو میدونه..اسم بیشتر از بیست حیوونو میدونه..عاشق تاب بازی هم هست شدید!! شمع فوت کردنو خیلی دوس داره و...
17 تير 1393