نانازی مامان چهارمین مرواریدت بیست ونه فروردین ماه دقیقا دو ماه بعدازجوونه زدن اولین دندونت نمایان شد وتیزی خودشو به رخ انگشت مامانی کشید ! امروز دوازده روز ه ودیگه دندون چهارم به بلندی دندون بغلیش شده و خندیدنت کلی بامزه تر از قبل شده شیرینکم ! تازه خبر اینکه : من وتو از اولین روز این هفته بعدظهرا هر روز رفتیم گردش ! روز اول خونه مامان جون بودیم وسه نفری رفتیم بازار. من و مامان جون از کت وکول افتادیم! آخه کالسکه شما رو نبرده بودیم! فردای اون روز من وتو رفتیم پیاده روی ! البته شما کالسکه سواری ! تا فروشگاه رفاه رفتیم وبعدش بابا یی اومد دنبالمون وما رو برد دفتر ترجمه پیش دوستم فاطمه جون ! دیروز هم جفتی رفتیم پارک و دایی جونم اونجا بود و...