اولین عکسهای آناهیدجونم
عزیز دل مامان مدتها بود که عکس های بیمارستان رو گم کرده بودم واز همه سراغشونو میگرفتم وهیچکی نداتشون ومن خیلی بابت نداشتن عکسای اولین لحظات به دنیا امدنت ناراحت بودم .تا اینکه جمعه مشغول گشتن توی کامپیوتر بابایی بودم که یهو پیداشون کردم ونمیدونی چقدددددددددد ذوق کردم عزیز مامانی ..راستی خیلی دلم میخواد یه روز بیام وخاطره روزای آخری که توی دل مامانی بودی وداستان پر ماجرای اولین روزای زایمانمو واست اینجا بنویسم..یروز حتما این کارو میکنم !
بقیه در ادامه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی