دخترکم میره مدسه(مدرسه)
اناهید بتازگی یه روسری یا یه چیزی که مثل کیف دسته داشته باشه میگیره دستش ومیره دم در و میگه:مامان سحر کاری نه؟(نداری)حباسز(خداحافظ)!
میگم کجا میری دخترم؟ میگه:مدسه!(مدرسه)
میگم مدرسه میری چیکار :میگه:دس(درس)هونم(بخونم)!
انقدر بلبل زبون شده که نمیدونم از کجاش بگم!
در ادامه چند عکس با حالتایی که مختص به عکس گرفتن خودشه و کسی بهش یاد نداده!
و در ادامه
شهاب - شهرزاد - آناهید
شهاب دقیقا 100 روز از اناهید من کوچیکتره!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی