فرشته مهربون من ومحمود : آناهیدفرشته مهربون من ومحمود : آناهید، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

آناهید مهربون

لحظه تحویل سال 1392

1392/1/25 12:40
نویسنده : مامان سحر
383 بازدید
اشتراک گذاری

امسال هم مثل همه هشت سال گذشته تا لحظه آخر سال کارای من تموم نشده بود! صبح روز سه شنبه سفره هفت سین رو چیدم.اونم با چه عشقی! آخه امسال قرار بود سه نفری پای سفره بشینیم گل مامان. بابایی هم تا ساعت یک بیرون بود.واسه خریدن  پیراهن واسه خودش وماهی قرمز واسه جوجه کوچولو مون ! تازه هیچ کدوممون هم حموم نکرده بودیم! خلاصه که من کلافه بودم از این که شاید واسه تحویل سال به جای پای سفره نشستن مشغول حموم کردن شما باشیم ! همش به بابایی غر میزدم !بابایی هم میگفت نگران نباش همه کارامون تموم میشه. این سر سالی اعصابتو خرد نکن. راست میگفت خداییش کارام تموم شدن ! و شما که از حموم خسته بودی لحظه تحویل سال توی بغل بابایی خواب بودی  ومن هم داشتم قرآن میخوندم وبابایی هم تو دلش دعا میکرد ... بعدش هم بوسه های خوشگلی ازت گرفتیم و چند دقیقه بعد بیدار شدی و با هم دیگه کلی عکس گرفتیم.. امیدوارم امسال سال خوب وپر برکتی واسه همه باشه.. وسال پر نشاط پر برکت و پر از سلامتی و خوشی برای  خونواده سه نفره ما.

دخترم خیلی عشقی خیلی مهربونی خیلی با برکتی خیلی خوش قدمی وخیلی  خیلی برامون عزیزی 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نگار
25 فروردین 92 22:30
ایشالا هرسالتون بهتر از سال قبل باشه و آناهید جون هم روز به روز با شیرینی هاش زندگیتونو شیرین تر کنه